ایلای منایلای من، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 4 روز سن داره

سفید برفی من

روزای دخترم

1394/2/26 12:16
نویسنده : مامان رعنا
618 بازدید
اشتراک گذاری

خب از اونجا بگم که شنبه هفته پیش برگشتیم شیراز 

قبل از اینکه بیایم تو به شکم خوابیدن و یادگرفتی یعنی بدون کمک برمیگردی جیگرطلای من

دیگه اینکه شیطونیاات وحشتناک زیاد شده جیغای بنفش میزنی که نگو 

موهای پشت سرتم که ریخته و یه خطی پشت سرت افتاده 

باید حتما باهات حرف بزنم وگرنه همینجور غر میزنی

عاشف تلویزیونی مخصوصا فوتبال!!!!!

باید کم کم آماده بشی واسه واکسن 4ماهگیت از الان استرس گرفتم چون میگن 4ماهگی خیلی تب میکنن

دیگه چیز خاصی نبود بگم 

فافا جون فقس بخاطر تو چون خیلی عزیزی

راستی لیلا جون به وبلاگت نمیتونم سر بزنم میگه درحال تعمیره توروخدا بیا از خودت یه خبر بده نی نی جونمون چطوره؟

پسندها (3)

نظرات (6)

مامان لیلا
26 اردیبهشت 94 12:22
مهدی بیا که عید اعظم پیمبر است / این بعثت محمد و تبریک حیدر است در اهتزار پرچم قرآن هل اتی / تا موسم ظهور بدستان رهبر است . . . عید مبعث مبارک
فافا
27 اردیبهشت 94 11:23
فدایی داری رعنا جونم. قربون دخملی برم که دیگه خانوم شده برای خودش ماشالله . عزیزم اگه به موقع و قبل از واکسیناسیون بهش قطره بدی انالله چیزی نمیشه. همه بچه ها با هم یکی میستن. دختر خواهر من برای هیچ واکسنی تب نکرد خدارو شکر انشالله از پسش بر میایی مامان رعنا .
مامان رعنا
پاسخ
قربونت برم عزیزم خیلی لطف داری آره باید قبل از واکسن استامینوفن بدم البته برای دوماهگی اصلا تب نکرد ایشالله برای اینم نمیکنه باید 9ببرمش واسه واکسن
پانیذ
1 خرداد 94 20:44
چه قدر زود می گذره رعنا جون. فکر کن ایلای داره 4 ماهش می شه. خدا حفظش کنه و 40 سالگیش رو ببینی.
مامان رعنا
پاسخ
آره واقعا دوران حاملگی با اینکه خیلی دیر میگذره ولی زمانی که دنیا میان مثله برق و باد میگذره نی نی نازت دنیا اومد از لحظه لحظه هاش لذت ببر چون هیچوقت تکرار نمیشن مرسی عزیز دلم
سارا
2 خرداد 94 1:06
واییییی خداااا.میشه منم زودی برسم به این لحظات شیرین و دخترنازمو بغلم کنمم.سه ماه دیگه موندهه.خداکنه زودی بگذره
مامان رعنا
پاسخ
انشالله سارا جان ایشالله این دوران به خوبی بگذره و دختر گلتو بغل کنی که به یه دنیا میرزه
پانیذ
12 خرداد 94 20:41
رعنا جون واکسن چی شد؟ چرا خبر نمی دی؟
مامان رعنا
پاسخ
خخخخخخ مرسی عزیزم جویای حال ایلای هستی بردمش یه کوچولو تب کرد رسید به 38ولی خب زودی اومد پایین ولی تادوروز بداخلاق شده بود و همش نق میزد ولی خداروشکر اذیت زیاد نکرد
لیلا
21 تیر 94 9:18
سلام رعنا جونم ممنون که به فکرمی عزیزم به دلایلی مجبور شدم وبلاگم رو ببندم. خداروشکر حال من و پسملی خوبه یه مدت استراحت مطلق شدم ولی خداروشکر الان خوبم. تو چطوری؟ دخملمون خوبه؟ برامون دعا کنه ان شالله تا آخر بارداری همه چی خوب پیش بره و نی نی سالم بیاد تو بغلم بوس بوس
مامان رعنا
پاسخ
سلام عزیزم نمیدونی چقدر تو فکرت بودم یعنی دیگه وبلاگ نمیزنی؟ عزیزم نی نیت پسره...خداروشکر که تا الان همه چی خوب بوده ایشالله بقیشم خوبه حتما حتما بیا بهم از احوالت زود به زود خبر بده