ایلای منایلای من، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 4 روز سن داره

سفید برفی من

مامان شدم

1394/3/13 23:09
نویسنده : مامان رعنا
907 بازدید
اشتراک گذاری

اصفهان بودیم خونه عمم بخاطر تاخیر در پریود داروهای گرم میخوردم عمم گفت رعنا حامله نیستی گفتم نه میدونم ونیستم برگشتیم فرداش خونه ومامان جون مادربابایی بودیم گفت رعنا حامله ایی گفتم به پیر به پیغمبر نیستم اگه بودم که میگفتم منکه آزمایش داده بودم قبل از رفتن به اصفهان منفی بود پس 1درصد هم احتمال حامله بودن نمیدادم برای همین یه عالمه دواهای گرم میخوردم .....شب که خونه مامان جون برگشتیم به همسری گفتم واسه خنده هم شده یه بی بی چک بزنم تا خیال همه رو راحت کنم ....1دقیقه گذشت خط دوم کمرنگ شد چشمام گرد شد با شوکه ای دستشویی اوموم بیرون فقط بی بی رو نشون همسری دادم گفت یعنی حامله ایی ؟ گفتم نمیدونم برو یکی دیگه بخر دستام میلرزید وقتی برنشت چنتا از مارکای مختلف خریده بود همه رو امتحان کردم همشون خط دوم و رو نشون دادن همسری بعلم کرد گفت یعنی الان یه نی نی توشکمته؟ چندروز بعد آز بتا دادم که بتا بالای 400رو نشون داد وحتمی گفت که حاملم ....الان از اون روز دقیقا 1سال میگذره من 13خرداد 93 فهمیدم که دونه ای در شکمم درحال رشد و جوانه زدنه و الان دخترم 4ماه و 10روزشه و خدارو بابت این هدیه ناب خواستنی روزی هزاران بار شکر میکنم .....خدایا شکرت بخاطر این دخترکوچولوی خواستنی نصیب همه بکن این لحظه ی شیرین و خواستنی ....الهی آمین

 

 

 

 

 

 

 

 

پسندها (3)

نظرات (7)

پانیذ
15 خرداد 94 21:36
آخی ان شاالله صد تا 13 خرداد دیگه هم بیاد و این خاطره ی شیرین هی برات تکرار بشه و شادت کنه.
مامان رعنا
پاسخ
مرسی عزیز دلم
مامان آیدا
18 خرداد 94 1:04
رعنا جون خسته نباشی عزیزم.. خخخ خانمی اولش شوکه شدم فکر کردم دوباره بارداری.. البته اتفاق خوبیه ولی یکم باور نکردنی بود... جالب بود تا آخرش رو خوندم و بعد متوجه شدم.. انشاالله از این روزهای بار ها و بارها تو زندگیت پیش بیاد ناز دختری رو بوس.. پسر من که دیگه تکون نمی خوره. به پشت هم اصلا نمی خوابه همینطور اونقدر نق میزنه که یکی بغلش کنه
مامان رعنا
پاسخ
خخخخخخ ببخشید مرسی عزیزم لطف داری ، والا پسرامیگن شیطون تر از دخترا هستن ولی ماشالله ایلای خیلی شیطونه حتی نمیتونم دیگه پوشکش کنم یه جا بند نمیشه مجبورم با پاهام پاهاشو بگیرم تا نره خخخخخ ایشالله تنش سالم باشه آیدا جون
فافا
20 خرداد 94 17:30
رعنا جونم فکرکردم یه نی نی دیگه توی راه داری عزیزم! چقدر خاطره ی خوبیه . چقدر خوبه که یادت مونده وبه ثبت رسوندیش تا دخترت وقتی بزرگ شد و ازت پرسید مامان کی فهمیدی من اومدم توی دلت تو بگی 13 خرداد ... خدا نی نی گلی رو برات نگه داره عزیزم.
مامان رعنا
پاسخ
مرسی عزیزم ایشالله توهم بزودی خبر نی نی دارشدنت و میگی و سال دیگه به نی نی خوشگلت میگی که کی تو کی اومدی تودلم راستش من تمام خاطراتمو مینویسم هرروز حتی یه سررسید دارم که روش نوشتم خاطرات حاملگی و زایمان ایلای من وقتی نگاشون میکنم حس خوبی بهم دست میده الان چندساله که مینویسم
مامان نفیسه
23 خرداد 94 10:05
رعنا جون خسته نباشی عزیزم.. خخخ خانمی اولش شوکه شدم فکر کردم دوباره بارداری..
مامان رعنا
پاسخ
مرسی عزیزم همچنین شما کدبانو با این خاطره همه شوکه شدن خخ
marzi
27 خرداد 94 22:58
سلام بانو.خوبی عزیز؟ دخترت چطوره؟ منم فکر کردم دوباره حامله شدی. راستی بلاگفا خراب شده. تا بخواد درست بشه موقتا در این آدرسی هستم که تو لینکه.
مامان رعنا
پاسخ
مرسی عزیزم خدا بگم بلاگفارو چکار کنه که از همه بی خبریم مرسی که ادرس لینکتو دادی
مامان آرزو
30 خرداد 94 14:23
¤¤ ¤¤¤¤¤¤¤¤¤------------------¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ _____¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ -------¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ___¤¤¤¤¤----------------------¤¤¤-¤¤¤-----------------------------¤¤¤ __¤¤¤¤¤--------------سلامي به لطافت عشق--------------------¤¤¤ _ ¤¤¤-----------پرواز را به خاطر بسپار پرنده مردني است---------- ¤¤¤ ¤¤¤---------------------------------------------------------------------------¤¤¤ ¤¤¤--به نام دوست که زندگي و زيبايي لايق اوست----------------- ¤¤¤ ¤¤¤------بي شک مرگ پايان کبوتر نيست----------------------------- ¤¤¤ ¤¤¤----------در اوج نياز و بي نيازي هيچگاه خدا رو از ياد مبر--------¤¤¤ ¤¤¤--او در همه لحظه ها در کنار توست کافيست صدايش بزني--¤¤¤ _¤¤¤-------------اوست که به هر چيزي حس بودن مي بخشد---¤¤¤ __¤¤¤------------------اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ --------¤¤¤ ____¤¤¤-------------------سکوتم سرشار ز فرياد است--------¤¤¤ ______¤¤¤------------------سرشار ز شکر و سپاس-------¤¤¤ _________¤¤¤------به کلبه تنهاي هام سر بزن-------¤¤¤ _________¤¤¤¤¤¤-----لبت خندون، دلت شاد---¤¤¤¤ _____________¤¤¤---------زندگي به کام------¤¤¤ ________________¤¤¤-دلت سر شار از-¤¤¤ ___________________¤¤عشق به خدا¤¤ ______________________¤¤¤¤¤¤¤ _______________________¤¤¤¤ __منتظر قدوم هميشه سبزتم__ ¤¤ ________مهرت پايدار________¤ ,•’``’•,•’``’•,
مريم
18 تیر 94 15:06
سلام رعنا جون انشالا كه 100 سال ديگه سايتون بالاي سر ني نيتون باشه خوشحال ميشم به منم يه سر بزنيد
مامان رعنا
پاسخ
مرسی عزیزم حتما