ایلای منایلای من، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 13 روز سن داره

سفید برفی من

11هفته و5روز سونو ان تی

1393/7/11 15:16
نویسنده : مامان رعنا
712 بازدید
اشتراک گذاری

من و بابایی رفتیم دکتر، نشستیم تا نوبتم بشه اسممو که صدازدن رفتم داخل ، خوابیدم روی تخت که یک دفعه تورو دیدم که خواب بودی دستت و گذاشته بودی روی دماغت وای خیلی بامزه شده بودیخواب

خانوم دکترهرکاری کرد نتونست بیدارت کنه منم انقدر سرفه کردم تا بلخره بیدار شدی ازخواب که بیدارشدی همچین پاهاتو کشیدی زدی به کیسه آبت و هی اینور و اونور میرفتی مشخص بود داری خستگیتو در میکنی .....گل من نکنه دیشب شب کاربودی که انقدر خستت بود؟متفکر

دیگه خداروشکر ان تی و ان بی خوب بود که سی دیتوهم گرفتم اومدیم خونه تا بابایی نگات کنه ، بابایی هی نگات میکرد و قربون صدقت میرفت ماچ

عصرهم رفتم دکترخودم که گفت همه چی عالیه و4هفته دیگه بیا تابهت بگم دختری یا پسر ......چشمک..

عصرشم رفتیم خونه مامان بزرگ که فیلمتو دیدن و کلی ذوق کردن و خندیدن که چقدر خسته ای .....آخه نمیدونن بچم دیشب شب کاری بودهعینک

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)